کد مطلب:36681 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:64

فضائل بر خلاف رذائل هم جنس انسان اند و لذا موجب...











تعبیر دیگری هم در ادبیات اخلاقی و عرفانی داریم كه با بحث گرانباری و سبكباری ارتباط نزدیكی دارد آن تعبیر این است كه می گوییم فلان كس مست شهوات یا دیوانه از غضب شد. چنین عباراتی را درباره فضایل به كار نمی بریم، مثلا، هیچ گاه نمی گوییم او مست از شجاعت و یا دیوانه از رحم و شفقت شد. اینها فقط تعابیر شاعرانه نیستند. ریشه و حكمتی دارند. ریشه شان این است كه مستی و جنون موجب از خود بیگانگی و غفلت و فراموشی اند، و اینها وصف رذائل اند نه فضائل.

پس وقتی درباره ی رذایل تعبیر «بار» به كار برده شده است، منظور این

[صفحه 223]

است كه رذایل با روح آدمی بیگانه اند. در حالی كه فضایل عین ما هستند نه صفتی افزوده بر ما. به همین دلیل، درباره رذایل (كه اصلا انسانی نیستند و با ما بیگانه اند) تعابیر مستی، دیوانگی، حجاب، زنگار و بار مناسب اند. گناهان و رذایل بار هستند، زیرا از وجود ناخودها و معاشران ناجنس خبر می دهند. اما فضایل و طاعات و هر چه ما را مقربتر به خداوند كند، مایه ی گرانباری ما نخواهند شد، چرا كه ما را بیشتر به خودمان می رسانند و روح ما را فربه تر می سازند. معصیت و طاعت یا رذیلت و فضیلت دقیقا مانند دو نوع غذا هستند. یك نوع غذا هضم می شود و جزو ما می گردد و بنابراین ما را سالمتر و تواناتر می كند. نوع دیگر، غذایی است كه جذب بدن نمی شود و بلكه در حكم سم است برای بدن ما باری به شمار می آید. چنین باری را باید از خود دور كرد و الا موجب هلاكت می گردد. در قرآن آمده است كه:

و الوزن یومئذ الحق (اعراف، 8)

در روز قیامت، حق وزنه است.


صفحه 223.